تاریخ انتشار خبر : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵ ۱۱:۴۵:۱۶
مزایای اجرایی قوانین حاکمیت شرکتی
بررسی ها نشان می دهد که اجرای قوانین حاکمیت شرکتی به شکل درست می تواند موجب شفاف سازی مالی و بهبود عملکرد نهادهای اقتصادی شود.
به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا، در روزهای اخیر مسوولان اقتصادی به بحث الزام بانک ها به رعایت سیاست های حاکمیت شرکتی تاکید کردند. بر این اساس، عبدالناصر همتی، رییس کل بانک مرکزی، با حمایت جدی از حقوق سپرده گذاران و سهامداران و ثبات و سلامت بانک ها تاکید کرد: بر اساس دستورالعمل نحوه تملک سهام بانک ها، تملک بیش از 33 درصد سهام بانک، برای هر مالک واحد (اشخاص حقیقی یا حقوقی دارای روابط مالی، خویشاوندی، نیابتی، وکالتی یا مدیریتی) ممنوع است و تملک سهام بین۱۰ تا ۳۳ درصد صرفاً با تایید بانک مرکزی مقدور است. به گفته او، سهامداران عمده بایستی، تاپایان سال، نسبت به تعیین تکلیف میزان مجاز سهامداری اقدام ونسبت به واگذاری سهام مازاد خود اقدام کنند. رییس کل بانک مرکزی تاکید کرد که پس از این، نسبت به سود توزیع شده سهام مازاد و حق تقدم فروش رفته آن، ۱۰۰ درصد مالیات تعلق گرفته و حق رأی آن در مجامع نیز در اختیار وزارت امور اقتصادی و دارایی قرار می گیرد.
همچنین فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی تاکید کرد که رتبه بندی بانک ها بر اساس میزان تحقق حاکمیت شرکتی و بانکداری دیجیتال از سوی معاونت امور بانکی وزارت اقتصاد در پایان سال جاری انجام خواهد شد. به گفته او، با تحقق حاکمیت شرکتی، به طور کامل مشخص می شود، مشکلات یک بانک، چقدر متاثر از عوامل برون سازمانی (به طور مثال، حجم بالای تسهیلات تکلیفی) و چه مقدار ناشی از عوامل درون سازمانی، (پایین بودن بهره وری و...) است. اما سوال اصلی این است که حاکمیت شرکتی چیست و چه اهدافی را دنبال می کند؟ حاکمیت شرکتی مجموعهای از قوانین و روشهاست که رابطهی بین سهامداران، مدیریت و اعضای هیاتمدیره را تعریف میکند و بر چگونگی عملکرد شرکت تأثیر میگذارد. حاکمیت شرکتی در سطح ابتدایی با مسائلی مواجه است که از تفکیک مالکیت و ادارهی شرکت ناشی میشود، اما این مفهوم فراتر از آن است که فقط رابطهای شفاف بین مدیران و سهامداران برقرار کند. حاکمیت شرکتی، شامل مجموعهای از روابط بین مدیریت شرکت، هیات مدیره، سهامداران و ذینفعان دیگر است. علاوهبرآن، ساختاری ارایه میکند که از طریق آن، اهداف شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین میشود. اصولا کنترل و راهبری شرکتها به دو طریق صورت میگیرد: راهبری از «درون» شرکت و کنترل از «بیرون» آن. در هر کدام از این دو حالت، موارد مهمی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
همهی شواهد تجربی و همچنین تحقیقاتی که در سالهای اخیر انجام شدهاند، حاکمیت شرکتی را تأیید میکنند. این پژوهشها دریافتهاند بیش از ۸۴% سرمایهگذاران سازمانی جهان حاضرند برای سهام یک شرکت با حاکمیت شرکتی خوب پول زیادی پرداخت کنند، اما در شرکتی که از لحاظ حاکمیت شرکتی ضعیف عمل میکند (با وجود سابقهی مالی خوب)، سرمایهگذاری نکنند. موافقت با اصول حاکمیت شرکتی میتواند نقش مهمی در ارتقای ارزش شرکتها بازی کند. اگر در یک کشور اعتبار لازم برای اجرای شیوههای حاکمیت شرکتی وجود نداشته باشد، در حسابرسی و استانداردهای گزارشدهی سهلانگاری شود یا به سرمایهگذاران شفافیت و اعتماد کافی داده نشود، سرمایه (سرمایهگذاران داخلی یا خارجی) در جایی خارج از کشور جریان خواهد یافت. بنابراین عواقب این وضعیت، تمام شرکتها و تشکیلات اقتصادی کشور را درگیر خواهد کرد.