هیبنا به مناسبت برپایی کمپین «من ایرانم، مرا دریاب» گزارش می¬دهد
عامل اصلی کم آبی در ایران
بررسیهای روابط عمومی بانک مسکن درباره راهکارهای مقابله با بحران کم آبی که در قالب کمپین اجتماعی «من ایرانم، مرا دریاب» انجام شده است، نشان میدهد: تغییر اقلیم اگر نه تنها عامل، اما یکی از عوامل وقوع خشکسالی در ایران در سال آبی جاری است. در سالهای اخیر با کمبود بارشها و رشد جمعیت، استخراج از سفرههای آب زیرزمینی افزایش یافته و به افت شدید این منابع منجر شده است. مصرف ذخایر آب استراتژیک تجدیدناپذیر نیز به وضعیتی نگرانکننده رسیده است.
به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا، تغییرات اقلیمی یا گرمایش جهانی از بزرگترین نگرانیهای زیستی انسان امروز است. این پدیده بر مناطق مختلف جهان تاثیرات متفاوتی گذاشته است. در بخشهای بزرگی از ایران این تاثیر به صورت کاهش شدید ریزشهای آسمانی نمود پیدا کرده است.
برخی از کارشناسان معتقدند عامل اصلی تاثیرگذار بر کمآبیهای ایران، به کاهش بارندگی یا خشکسالی مربوط نیست. به عنوان مثال کارشناسان آب در اوایل دهه ۵۰ متوجه شدند که در دشت رفسنجان، میزان برداشت آب از مقدار بارش و تغذیهای که در این دشت صورت گرفته، بیشتر بوده است و بنابراین تصمیم گرفتند که صدور مجوز جدید در این منطقه را ممنوع اعلام کنند. آمارهای تقریبی نشان میدهد در آن زمان، حدود ۳۲۰ پروانه برداشت آب، اعم از قنات و چاه در دشت رفسنجان وجود داشته است. اما هم اکنون در همین دشت، بالغبر ۱۴۰۰ پروانه برداشت وجود دارد که مجوز همگی ازسوی مسوولان صادر شده است. این به آن معناست که تعداد پروانههای برداشت آب، بیشتر از ۳۰۰ درصد افزایش یافته است.
بنابراین از یک سو روند گرمایش کره زمین، خشکسالی و عوامل طبیعی، نزدیک به ۱۰ تا ۲۰ درصد میانگین بارش طولانی مدت را کاهش داده است و از سوی دیگر مجوزهای برداشت بالغ بر ۳۰۰ درصد افزایش یافته است. حال این سوال مطرح است که آیا آن ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش بارندگی در سرنوشت آب فلات مرکزی ایران اثر اصلی را بر جای گذاشته یا صدور ۳۰۰ درصد افزایش مجوز برداشت آب؟ از سوی دیگر حجم ذخایر آبهای زیرزمینی که طی میلیونها سال در عمق زمین تشکیل شده به مراتب بزرگتر از حجم آبی بوده که سالانه در قالب نزولات جوی به این سفرهها اضافه شده است. تا پیش از ظهور تکنولوژی چاه عمیق، میزان مصرف تمدنها از منابع آبی فلات مرکزی تقریبا معادل با حجم بارشهای آسمانی بوده و صرف زندگی، کشاورزی و صنعت محدود آن زمان شده است.
مازاد این آبها نیز در سطح دریاچهها تبخیر، و مجدد وارد چرخه نزولات جوی شده است. اما پس از ورود فناوری چاه عمیق به کشور، این امکان به وجود آمد که علاوه بر سرریز سالانه، دسترسی نامحدود به ذخایر آب ایجاد شود. بنابراین چنانچه برداشت آب از سفرههای زیرزمینی بیش از مجموع بارشهای سالانهای باشد که با نفوذ در زمین به حجم ذخایر کل اضافه میشود، منابع آبی استراتژیک کشور رو به افول میگذارد. ذخایری که در تئوری میتوانست به منظور جبران اثرات تحریمهای احتمالی و نیز کمک در حفظ استقلال کشور به طور موقت در مواقع لزوم مورد استفاده قرار گیرد.
کارشناسان معتقدند ریشه به صدا درآمدن زنگ هشدار بیآبی در کشور، به برداشت بیرویه از منابع آب مملکت و سوءمدیریت مسولان حفاظت از این منابع بازمیگردد. از سوی دیگر نبود یک فرهنگ مناسب مصرف و عدم قیمت گذاری مناسب باعث شده که هزینه مصرف آب برای خانوارها کاهش یابد. بنابراین عوامل غیرطبیعی نقش پررنگ تری نسبت به عوامل طبیعی ایفا می کنند که می توان با مدیریت صحیح نقش این عوامل را کاهش داد.