اهرم تنظیمی سوداگری در بازار مسکن
وی درباره دلایل اجرای این سیاست به پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا، می گوید: تقاضای سوداگرانه مسکن که به منظور عایدی ناشی از افزایش قیمت مسکن در کوتاهمدت وجود دارد اولین دلیل برای اجرای این نوع مالیات است. زمانیان با تاکید بر اینکه در تقاضای سوداگرانه طول مدت تملک دارایی توسط مالک کوتاه است اعتقاد دارد: اجاره به عنوان یک اصطکاک در فرآیند خرید و فروش عمل کرده و میتواند نقدشوندگی دارایی را کاهش دهد، امری که در مورد تقاضای سوداگری بسیار حائز اهمیت است. او درباره دلیل دوم به تقاضای سرمایهای بلندمدت اشاره و اظهار می کند: این تقاضا از جانب افراد ملاکی است که مسکن را صرفا با هدف سرمایهگذاری نگه داری میکنند. به گفته این اقتصاددان در مورد تقاضای سرمایهای بلندمدت نیز در صورتی که عایدی انتظاری ناشی از افزایش قیمت مسکن، به صورت قابل ملاحظهای بیشتر از درآمد ناشی از اجاره آن باشد، ممکن است فرد ملاک خالی نگه داشتن واحد مسکونی خود را ترجیح دهد. به نظر میرسد هدف اصلی دولت از وضع مالیات بر خانههای خالی به طور خاص ایجاد انگیزه برای اجاره دادن واحدهای مسکونی مربوط به گروههای اول و دوم بوده است. او شکل سوم تقاضا در بازار مسکن را تقاضای اصطلاحا مصرفی برای افرادی می داند که به دلایل کاری یا فصلی چند محل اقامت دارند و بر همین اساس در بازههای میان مدت در یکی از خانههای اقامت ندارند. زمانیان علاوه بر نقش تنظیمی فوق، معتقد است این نوع مالیات کارکرد درآمدزایی نیز برای دولت به همراه دارد. او در این باره می گوید: این مالیات که در حال حاضر در کشور ما تحت عنوان عوارض نوسازی شناخته میشود مالیاتی است که به صورت سالانه بر واحدهای مسکونی وضع و دریافت می شود. از آنجایی که این مالیات به صورت خاص عایدی بلندمدت مسکن را کاهش میدهد، میتواند انگیزه تقاضای سرمایهای بلندمدت مسکن را تعدیل کرده و از همینرو انگیزه اجاره دادن واحدهای مسکونی توسط افراد ملاک به منظور بهرهمندی از اجاره را افزایش دهد.
وی خاصیت بسیار مهم دیگر مالیات را ساده تر بودن اخذ آن نسبت به مالیات بر خانههای خالی می داند و می گوید: این نوع مالیات علاوه بر نقش تنظیمی، منجر به کسب درآمد نیز برای دولت خواهد شد. او با اشاره به اینکه این پایه مالیاتی هم اکنون در قانون فعلی مالیاتی کشور وجود دارد می گوید: البته نقص جدی آن اتکا بر قیمت معاملاتی مسکن بوده که به صورت معناداری پایین تر از قیمت روز مسکن است. از اینرو اصلاح مبنای محاسباتی این مالیات به ویژه برای املاک لوکس و املاکی که ارزش روز بالاتری دارند میتواند اهداف چندگانه ممکن کند. زمانیان مالیات دیگری را که برای بازار مسکن کاربرد دارد مالیات بر عایدی املاک (به صورت عام مالیات بر عایدی سرمایه ) می داند و می گوید: این مالیات عموما در هنگام فروش مسکن اخذ شده و ناشی از افزایش ارزش این دارایی در طول زمان است. عضو هیات علمی دانشگاه این مالیات را هم علاوه بر نقش تنظیمی، با توجه به نرخ بالاتر در معاملات مکرر و کوتاهمدت به عنوان مانعی برای فعالیتهای سوداگرانه معرفی می کند و معتقد است: با توجه به اینکه سوداگران انگیزه زیادی برای اجاره دادن مسکن تحت تملک خود ندارند، این مالیات نیز از طریق کاهش تقاضای سوداگرانه در بازار می تواند بخشی از اهداف مالیات بر خانههای خالی را میسر کند.