راهبرد اساسی تامین مسکن و ضرورت توجه به بسترهای اقلیمی و فرهنگی
به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا به نقل از روابط عمومی سازمان ملی زمین و مسکن، ارسلان مالکی، با بیان اینکه مسکن یکی از نیازهای اساسی و اولیه انسانهاست، گفت: بر اساس قانون اساسی و اصل ۳۱ آن داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است و دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند زمینه اجرای این اصل را فراهم آورد.
وی افزود: بررسی تجربه مسکنسازی در سالهای گذشته نشان میدهد که ساخت مسکن در کشور بیش از پیش انجام تحقیقات صحیح و روشمند علمی را میطلبد و تأکید بر مقوله مسکنسازی بدون توجه کافی به بستر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی و غیره و احصای نیاز خاص و منحصربه فرد مناطق گوناگون تبعات بسیاری را به همراه دارد. بنابراین، ضرورت دارد تأمین مسکن در کشور (و پیشتر از آن تأمین و تخصیص زمین)، بر اساس نیازها و مسائل واقعی مناطق و یا نهادهای مشخصی صورت پذیرد.
مدیرعامل سازمان ملی زمین و مسکن گفت: توجه به نیازهای واقعی، ما را به یک مسأله مهم و اساسی در حوزه زمین و مسکن رهنمون میسازد و آن اینکه طرحها و برنامههای دولتی در این زمینه که به دلایل گوناگون ضرورت دارد، باید به گونهای صورت پذیرد که موضوع ساخت مسکن در جامعه ایرانی متناسب با ساز و کار زندگی افراد به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی انجام گیرد و تمام عناصر و اجزای آن (اعم از نقشه ساخت، مصالح ساختمانی، طراحی شهری و...) با توجه به اقتضائات و الزامات بوم و بستر جامعه ایرانی صورتبندی شود.
مالکی افزود: در این صورت و با اقدام فعالانه و برنامهریزی پیشگامانه دولت و در دست گرفتن سکان مدیریت زمین و مسکن، مسکن سازی تناسب کاملی با نیازهای واقعی شهروندان پیدا میکند و بنابراین هم مسأله تأمین مسکن به شکل واقعی و اساسی مرتفع میشود و هم از تبعات و پیامدهای منفی احتمالی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... جلوگیری به عمل میآید.
مدیرعامل سازمان ملی زمین و مسکن گفت: راهکار بنیادی در راستای توجه به نکته راهبردی فوق مبنی بر لحاظ کردن نیازها و مسائل واقعی، این است که درتأمین زمین و ساخت مسکن به دنبال شناسایی «فرصت بهبود» از طریق بررسی تجارب قبلی و ارائه یک الگوی مناسب و علمی باشیم. به عبارت سادهتر و برای نمونه، نیازهای موجود در مناطق مختلف کشور اعم از مناطق صنعتی و همچنین سازمانها و نهادهایی را که در پی تأمین مسکن برای کارکنان خود هستند، به عنوان مبنا در نظر گرفته و بر اساس نیازهای دقیق و واقعی این مجموعهها اقدام به مسکنسازی نماییم. این راهکار ناظر به توجه به این موضوع اساسی است که مناطق و محلات مختلف کشور، تفاوتها و تمایزهای جدیای در زمینه نیازها و مسائلشان با یکدیگر دارند و نمی توان برای همه آنها در حوزه زمین و مسکن نسخه عام و واحدی پیچید. برای نمونه، با توجه به وجود کارخانهها و مجموعههای صنعتی، کارکنان و نیازهای آنها، فرصت بهبود در این زمینه این گونه معنا و امکان تحقق پیدا میکند که با لحاظ مسائل واقعی مجموعههای صنعتی و برآورد دقیق نیازهای آنها، اقدام به مسکنسازی کنیم، موضوعی که هم اکنون تحت عنوان «صنعت شهرها» و در قالب طرح«همیارصنعت» در حال اجراست.
به گفته مالکی، در واقع، نیازهای واقعی کارخانهها و کارکنان و کارگران آنها به مسکن، دقیقاً این کارکرد را به همراه دارد که به آسیب تجارب قبلی دچار نشویم و بتوانیم با مطالعه و تحقیق اصولی در این زمینه، الگوها و نمونههای موفقی را طراحی، اجرا و معرفی کنیم. تأمین زمین و ساخت مسکن برای اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاهها نیز نمونه دیگری از مسکنسازی بر اساس احصای نیازهای واقعی است.
وی اظهار داشت: دستاورد ارزنده این رویکرد راهبردی این است که با مطالعه تجارب قبلی و توجه به نیازهای واقعی مناطق و مجموعه های گوناگون - به عنوان یک«فرصت بهبود» - دست از واردات بی رویه و صفر تا صد اصول و برنامههای مسکن وشهرسازی برداشته میشود و ظرفیتهای بومی خودمان که برآمده از اقلیم، فرهنگ و اجتماع ایرانی- اسلامی است، مورد توجه قرار میگیرد.