مقدمهای بر کیفیت داده در چارچوب حکمرانی داده
مقدمه
در مقاله قبل باموضوع حکمرانی داده مبنا، به معرفی موضوع مهم "حکمرانی داده" با محوریت ماده 107 قانون برنامه هفتم پیشرفت در راستای اجرای برنامه عملیاتی حکمرانی داده مبنا پرداخته شد. همانطور که اشاره شد مراحل اصلی پیادهسازی حکمرانی داده بر اساس استاندارد DAMA-DMBOK شامل ایجاد چارچوب حکمرانی داده، تعریف نقشها و مسئولیتها، تدوین سیاستها و استانداردها، مدیریت کیفیت داده مدیریت متادیتا و واژهنامه کسبوکار، پیادهسازی فرآیندهای مدیریت داده، پایش و ارزیابی، استفاده از ابزارها و فناوریها، فرهنگسازی و مدیریت تغییر و بهبود مستمر است.
با عنایت به اهمیت موضوع کیفیت داده، در این مقاله به تشریح مدیریت کیفیت داده (Data Quality Management) بهعنوان یکی از ارکان اصلی حکمرانی داده میپردازیم.
تعریف کیفیت داده و ارتباط آن با حکمرانی داده مبنا
امروزه سازمانها بیش از هر زمان دیگری به دادهها برای تصمیمگیری متکی هستند و بهمنظور تصمیمسازی و تصمیمگیریهای درست، وجود داده بهتنهایی کافی نیست؛ بلکه آنچه اهمیت دارد تصمیمگیری بر مبنای دادههای با کیفیت داده است. دادههای ناقص، ناسازگار یا نادرست میتوانند تصمیمهای اشتباه، هزینههای اضافی و حتی مشکلات قانونی ایجاد کنند. طبق چارچوب DMBOK، کیفیت دادهها باید از منظرهای مختلف از جمله کامل بودن(Completeness)، صحت (Accuracy)، سازگاری (Consistency)، بهروز بودن( (Timeliness، اعتبار (Validity) و یکتایی(Uniqueness) بررسی گردند.
اگرچه کیفیت داده و حاکمیت داده دو حوزه مجزا هستند، اما بهطور جداییناپذیر به هم مرتبط و وابستهاند. کیفیت قوی داده، اثربخشی حاکمیت داده را پشتیبانی میکند طوری که بدون کیفیت داده اجرای حکمرانی داده عملاً بیمعناست؛ سیاستها، استانداردها و ابزارهای حکمرانی داده تنها زمانی ارزشمند خواهند بود که دادههای زیرساختی آنها از کیفیت کافی برخوردار باشند.
یک چارچوب قوی حاکمیت داده سیاستها، فرایندها و مسئولیتپذیری لازم برای حفظ کیفیت بالا در سراسر سازمان را ایجاد میکند و شامل تعریف استانداردهای داده، قوانین اعتبارسنجی، فرایندهای پایش و تکنیکهای پاکسازی داده برای جلوگیری از خطاها، افزونگیها و ناهماهنگیها است. اهمیت کیفیت داده صرفاً یک موضوع فنی نیست، بلکه یک مسأله استراتژیک است که میتواند بر عملکرد کلی سازمان تأثیر بگذارد و در چند بُعد و به شرح ذیل بررسی میگردد:
- پشتیبانی از تصمیمگیری دقیق
مدیران برای تحلیل وضعیت سازمان، مشتریان یا فرآیندهای داخلی نیازمند دادههای صحیح و قابل اعتماد هستند. دادههای ناقص یا نادرست میتواند منجر به تصمیمهایی شود که نهتنها سودآور نیستند بلکه به سازمان آسیب میزنند.
- افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها
دادههای بیکیفیت باعث دوبارهکاری، خطا در پردازش و صرف زمان اضافی برای اصلاح میشوند. تحقیقات نشان میدهد که بخش قابل توجهی از هزینههای عملیاتی سازمانها ناشی از دادههای ناسازگار و نادرست است.
- رضایت مشتریان و بهبود تجربه کاربری
وقتی دادههای مربوط به مشتری کامل و دقیق باشد، سازمان میتواند خدمات شخصیسازی شدهتری به مشتری ارائه دهد. دادههای ناقص یا اشتباه (مثل آدرس یا شماره تماس اشتباه) باعث نارضایتی و از دست رفتن اعتماد مشتری و گاهاً خسرانهای مالی برای سازمان را موجب میگردد.
- انطباق با قوانین و مقررات
در بسیاری از صنایع (مانند بانکداری، بیمه، بهداشت و درمان)، قوانین سختگیرانهای برای مدیریت دادهها وجود دارد. داده نادرست یا ناقص میتواند منجر به جریمههای مالی یا حتی مشکلات حقوقی برای سازمان گردد.
- ایجاد مزیت رقابتی
سازمانهایی که کیفیت داده بالاتری دارند میتوانند تحلیلهای دقیقتر انجام دهند، روندهای بازار را سریعتر شناسایی کنند و تصمیمهای بهتری برای توسعه محصولات و خدمات بگیرند. این امر بهطور مستقیم به افزایش سهم بازار و مزیت رقابتی منجر میشود.
فرآیند اجرای کیفیت داده
مدیریت کیفیت داده یک رویکرد نظاممند و چرخهای و مداوم است که فراتر از شناسایی مشکلات و رفع شکافهای کیفی داده عمل میکند. این فرایند با هدف بهبود مستمر، ایجاد ارزش افزوده و اطمینان از قابلیت اعتماد دادهها طراحی میگردد. فرایند کیفیت داده معمولاً شامل مراحل زیر است:
- تعریف نیازمندیها و شاخصهای کیفیت
در گام نخست، نیازمندیهای کسبوکار و انتظارات سازمان شناسایی و شاخصها و معیارهای کیفیت داده تعریف میگردند. این شاخصها بهعنوان مبنای ارزیابی کیفیت داده در طول چرخه عمر آن عمل کرده و امکان اندازهگیری و پایش کیفیت را فراهم میکنند.
- ارزیابی وضعیت موجود (Data Profiling)
در این مرحله دادههای موجود بررسی و تحلیل میگردند تا میزان انطباق آنها با شاخصهای تعریفشده سنجیده شود. پروفایلینگ داده به کشف خطاها، تناقضها دادههای مفقود یا مقادیر غیرمنطقی کمک میکند.
- طراحی و اجرای اقدامات اصلاحی
پس از شناسایی شکافها و مشکلات، باید برنامهای مشخص برای اصلاح دادهها تدوین گردد. این اقدامات میتواند شامل پاکسازی دادهها، استاندارسازی قالبها و ساختارها، رفع دادههای تکراری و تکمیل دادههای ناقص باشد. اجرای این مرحله نهتنها کیفیت دادههای موجود را افزایش میدهد بلکه زمینهساز پیشگیری از تکرار خطا در آینده نیز هست.
- پایش و کنترل مستمر
در این مرحله، علاوه بر تعریف شاخصها و ایجاد داشبوردهای نظارتی، لازم است فرایندهای حسابرسی داده و کنترلهای داخلی نیز پیادهسازی گردند. این فرایندها شامل بازبینی دورهای کیفیت داده، ردیابی تغییرات، ایجاد هشدار در صورت بروز خطا یا مغایرت و مستندسازی نتایج پایش است. با این سازوکارها، انحرافات احتمالی و بهموقع شناسایی شده و امکان مداخله سریع برای اصلاح فراهم میگردد.
- بهبود مستمر و بازبینی
فرایند کیفیت داده یک فعالیت ایستا نیست، زیرا نیازها و دادههای سازمان در طول زمان تغییر میکنند، بنابراین باید بازبینیهای دورهای برای ارزیابی کارایی اقدامات انجامشده و شناسایی نیازهای جدید صورت گیرد. همچنین بازخورد کاربران و واحدهای کسبوکار باید جمعآوری و اصلاحات آینده بر اساس نیاز واقعی انجام گردد. این رویکرد، چرخهای باعث ارتقای مداوم کیفیت داده و همسویی آن با اهداف سازمان میگردد.
شایان ذکر است، در تمامی مراحل فوق، بهرهگیری از ابزارهای تخصصی مانند Data Cleansing، Data Profiling، Master Data Management(MDM) و Scorecard های سنجش کیفیت داده نقش موثری در افزایش کارایی و اثربخشی فرایندها دارد.
نتیجهگیری
کیفیت داده، یک فرایند مستمر و پویا است که در بستر چارچوب حکمرانی داده معنا واثربخشی پیدا میکند. سازمانها با تعریف شاخص دقیق، ارزیابی وضع موجود، اجرای اقدامات اصلاحی، استقرار سازوکارهای پایش و حسابرسی داده و نهایتاً بازبینی مستمر میتوانند اطمینان حاصل کنند که دادههایشان همواره دقیق، کامل، یکپارچه و قابل اتکا است.
اجرای چنین رویکردی نهتنها ریسکهای ناشی از دادههای ناقص یا نادرست را کاهش میدهد، بلکه زمینه را برای تصمیمگیری مبتنی بر داده، بهبود عملکرد عملیاتی، رعایت الزامات قانونی و بهرهبرداری از فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی و یادگیری ماشین فراهم میسازد. در نهایت سرمایهگذاری در کیفیت داده به معنای سرمایهگذاری در موفقیت پایدار و آیندهنگر سازمان است.
تهیه و تنظیم: الهام جمالزهی، اداره کل آمار و اطلاعات بانک مسکن







